سکوت سنگین بر دیوار سرد و سنگی مدرسه
✍️یادداشت ارسالی از ایلام/سکوت سنگین بر دیوار سرد و سنگی مدرسه
✍️بنده' سیروس انصاری نیا به اتفاق آقایان' یاسم زارع منش و علیمحمد یاری در تاریخ ۱۵/٩/٩۶جهت عرض تسلیت' بمناسبت در گذشت یکی از افراد بزرگ و نیک نام از خانواده های بزرگ نورالله زاده که قبلا در روستای قیراب بودند' شرفیاب شدیم. در سر راه بر گشتمان به روستاهای' "دول منیری" و" سنگر نادر" که تقریبا ۲۲ سال قبل توفیق خدمت داشتیم ' رفتیم.
دلمان به جهت تجدید خاطره و تخت و گچ هوای دیار روستاهای دهلران قهرمان کرد. خواستیم بار دیگر آن انرژی و توان مضاعفی که در اوان خدمت با مردم خوب و مهمان نواز و دانش آموزانی که الان هر کدام نان و نوایی داشتند ' را حداقل برای خودمان تجدید و تداعی کنیم' و بار دیگر دلی به دریا بزنبم و ببینیم و ببوئیم خاک پاک و بی غش روستا و مدرسه را' که صفا و صمیمت همچنان از مردمان بی ریا و تلاشگرش موج می زند. از همان مهربانی و مهمانوازی وتعارفاتی که از دل بود و بر دل نشست نصیبمان شد. ولی تخریب شدن مدرسه ی سنگر نادر! که زمانی بوی صفا و صمیمت می داد' زمانی تک تک سنگهای به صف چیده اش برایمان سخن می گفتند 'وقتی که نگاهمان به تن ترک خورده و صورت زنگ زده ی درب حیاطش افتاد. بی اختیار دلمان در آن هوای بارانی ذوق گریستن داشت .باز هم مردمان خوب نجیب مهربان و زحمت کش بودند اما خبری از صف و صفا و صندلی دانش آموزان نبود .گرچه در روزی تعطیل به آنجا رفتیم اما مدرسه سنگی سالها بود که بی سکونت و در سکوت محض قرار گرفته بود' نه از جمعیت زیادش خبری بود و نه از جمعیت انبوه دانش آموزانش'از کانکسی 'که در انجا قرار داشت معلوم بود'تعداد دانش آموزانش به تعداد عدد یک انگشت هم نمی رسد. از درختان قطع شده ی حیاط مدرسه و درب زنگ زده می شد فهمید' که با زبان بی زبانی از زخم ناسوری که بر تن و پیکر داشتند سخن می گفتند ۰خاطرات با مردم عزیز تجدید شد و به یاد ماندنی بود. ولی رنجش بنای سنگی مدرسه که تخریب و رها شده بود و کوچ اکثریت مردم نجیب روستا 'روزمان ناجوانمردانه مکدرشد' با دلی که می شود گفت 'مملو از خط و خاطره تلخ و شیرین بود دیجورگشت. باز جا دارد در پایان از صفا صمیمیت و مهمان نوازی مردم خوب و خونگرم دهلران تقدیر و تشکر بعمل آوریم.
📢 اخبارکوتاه ومهم آموزش و پرورش کشور 👇
🆔 https://t.me/avayefarhangi
✍️بنده' سیروس انصاری نیا به اتفاق آقایان' یاسم زارع منش و علیمحمد یاری در تاریخ ۱۵/٩/٩۶جهت عرض تسلیت' بمناسبت در گذشت یکی از افراد بزرگ و نیک نام از خانواده های بزرگ نورالله زاده که قبلا در روستای قیراب بودند' شرفیاب شدیم. در سر راه بر گشتمان به روستاهای' "دول منیری" و" سنگر نادر" که تقریبا ۲۲ سال قبل توفیق خدمت داشتیم ' رفتیم.
دلمان به جهت تجدید خاطره و تخت و گچ هوای دیار روستاهای دهلران قهرمان کرد. خواستیم بار دیگر آن انرژی و توان مضاعفی که در اوان خدمت با مردم خوب و مهمان نواز و دانش آموزانی که الان هر کدام نان و نوایی داشتند ' را حداقل برای خودمان تجدید و تداعی کنیم' و بار دیگر دلی به دریا بزنبم و ببینیم و ببوئیم خاک پاک و بی غش روستا و مدرسه را' که صفا و صمیمت همچنان از مردمان بی ریا و تلاشگرش موج می زند. از همان مهربانی و مهمانوازی وتعارفاتی که از دل بود و بر دل نشست نصیبمان شد. ولی تخریب شدن مدرسه ی سنگر نادر! که زمانی بوی صفا و صمیمت می داد' زمانی تک تک سنگهای به صف چیده اش برایمان سخن می گفتند 'وقتی که نگاهمان به تن ترک خورده و صورت زنگ زده ی درب حیاطش افتاد. بی اختیار دلمان در آن هوای بارانی ذوق گریستن داشت .باز هم مردمان خوب نجیب مهربان و زحمت کش بودند اما خبری از صف و صفا و صندلی دانش آموزان نبود .گرچه در روزی تعطیل به آنجا رفتیم اما مدرسه سنگی سالها بود که بی سکونت و در سکوت محض قرار گرفته بود' نه از جمعیت زیادش خبری بود و نه از جمعیت انبوه دانش آموزانش'از کانکسی 'که در انجا قرار داشت معلوم بود'تعداد دانش آموزانش به تعداد عدد یک انگشت هم نمی رسد. از درختان قطع شده ی حیاط مدرسه و درب زنگ زده می شد فهمید' که با زبان بی زبانی از زخم ناسوری که بر تن و پیکر داشتند سخن می گفتند ۰خاطرات با مردم عزیز تجدید شد و به یاد ماندنی بود. ولی رنجش بنای سنگی مدرسه که تخریب و رها شده بود و کوچ اکثریت مردم نجیب روستا 'روزمان ناجوانمردانه مکدرشد' با دلی که می شود گفت 'مملو از خط و خاطره تلخ و شیرین بود دیجورگشت. باز جا دارد در پایان از صفا صمیمیت و مهمان نوازی مردم خوب و خونگرم دهلران تقدیر و تشکر بعمل آوریم.
📢 اخبارکوتاه ومهم آموزش و پرورش کشور 👇
🆔 https://t.me/avayefarhangi
+ نوشته شده در جمعه هفدهم آذر ۱۳۹۶ ساعت 14:28 توسط
|