ضرب المثل کردی کلهری:
(یا خوداگه حبیب نجار )
حبیب نجار به پیغمبر زمانش ایمان آورد .بدخواهان به حاکم خبر دادند که حبیب به پیامبر پیوسته .حاکم هم برای اینکه بهانه ای برای به دام انداختن حبیب داشته باشد مامور فرستاد تا به او بگوید حاکم امر کرده که چهل من جو از چوب بتراشد به طوری که حتی یک دانه از آنها با بفیه فرق نداشته باشد.حبیب که میدانست علت این کار چیست به مامور گفت برای این کار به چهل شبانه روز وقت نیاز دارم .پس شورا و مشاورین پذیرفتند که به او فرصت درخواستی بدهند و هر روز پیگیری می کردند که وضعیت چگونه پیش می رود و هر روز خبر می رسید که هنوز چوی تراشیده نشده است.طرف حاکم هم خوشحال از این که حبیب را به گیر انداخته اند .صبح چهلمین روز سر رسیدو حبیب هم حتی یک دانه جو نتراشیده بود .و تقریبا مرگ خود را قطعی میدانست .در این حین در حیاط حبیب زده شد و او حاضر شد که به قصر برود که مامور گفت به جای جو برای حاکم تابوت بتراش که مرده است .
(یا خدای حبیب نجار )وقتی کسی در تنگناهی قرار گرفته باشد بکار می رود. ارسالی توسط جناب آقای صفایی