پرستوهایی که کنار پیکر شهدا آرمیدند
جانباز زراعت پیشه با روایت روز بمباران شیمیایی سومار و اتفاقاتی که
در آن روز افتاد ادامه داد: در دهم دیماه سال ۶۵ نیروهای ما در منطقه ورگچ
سومار تجمع کرده بوند و دور و بر ساعت ۱۲ ظهر منتظر بودند تا بعد از
خوردن نهار و توجیهات پیش از عملیات آماده حمله بشوند اما صدای غرش
هواپیمای بعثی شروع شد، غرشی که از شنیدن صدای آن حس می کردید که خبری در
راه است.
این هواپیماها بمبهای حاوی گازهای کشنده شیمیایی خود را
بر سر رزمندگان ما فرو ریختند و من آن روز دیدم که خیل عظیمی از شهدا
همراه با پرنده ها و پرستوهایی که در آسمان به دلیل استنشاق گازهای سمی
بالهایشان به هم می پیچید بر زمین می ریختند. (سرفه های عجیب تا چند دقیقه
مجال صحبت کردن به او نمی داد اما و می خواست که از همرزمان غریبش بگوید)
وی
ادامه داد: این صحنه های جان دادن فرزندان میهن را مشاهده می کردم تا
اینکه در بیمارستان ۵۲۰ صحرایی ارتش خودم را پیدا کردم. در همین حال این
بیمارستان هم مورد حمله دشمن قرار گرفت و من با صدای بلندگوی بیمارستان
تهران به هوش آمدم.
در بیمارستان حضرت بقیه الله بستری شده بودم و
بدنم را که نگاه می کردم تاولهای سیاه و زخم های بزرگی همه جای آن را فرا
گرفته بود و سوزش آنها برایم دردناک و طاقت فرسا بود. اکنون همان دردها را
در ریه هایم احساس می کنم. دردهایی که گویی هیچ وقت قصد ندارند آرام
بگیرند.
جانباز سید محمد زراعت پیشه در پایان سخنانش به اتفاقات
امروز جهان و تهدیدات آمریکا علیه سوریه به بهانه استفاده از سلاح های
شیمیایی اشاره کرد و گفت: سوزش این زخمهای کهنه وقتی بیشتر می شود که
عاملان تولید این سلاح های کشتار جمعی در مقام مدعی بر می آیند و به کار
گیری سلاح های قتل عام مردم را که خودشان ساخته اند را بهانه ای برای جنگ
افروزی دیگر قرار می دهند.
بنا براین گزارش، ایران سند زنده ای از
جنایات آمریکا است و جانبازان زیادی در سراسر این میهن اسلامی هنوز از زخم
ظلمهای بیشمار ددمنشان عالم درد می کشند و شاید روزی نباشد که یکی از آنها
به خیل یاران شهیدشان نپیوندند.
منبع :عرش نیوز