"ازشهری می نویسم"


✍ "از شهری می نویسم "
سرها داد تا سرسبز و خرم بر لوح زرین تاریخ همچو خورشید صبحگاهی پرتو افشانی کند.از شهر مجروح و زخم داری می نو یسم که قلعه مین،هلاله ،نی خزر و شنی ورز سربلند سند افتخار آن است. از شهری حرف می زنم که زمانی رقص آهوان تیز پایش بر قله ی کوهای زرینش دلنوازی می کرد.آری اگر سفری مختصر داشته باشید .درختان و کوه ها و رودخانه هایش برایتان سفره دل باز خواهند نمود
درختانش سالهاست ،ایستاده مرده اند. نای طلب نیاز خویش را دردل رنجور خود به زنجیر کشیده اند .از کوههای سترگ و سوق الجیشیش می شود فهمید که هزاران مردان مرد بی ادعا را در مقابل دشمن مصون و محفوظ نمودند.از سنگرهای پر از خون و خاطره از همت و تلاش از حجب و حیا ، از سرهای بریده تن های لت و پار از جسمان بی دست و پا، از مامن و ماوای پدرانی می گویم و می نویسم ؛روزها را در نبرد با زمین و کسب رزق حلال در تلاش بودند و شب های بسان شیران دشت سارات با برنوهای خویش تا صبح چشم بر هم ننهادند تا هم بمانند و هم نمیرند .از سرزمینی می نویسم که روی طلای سیاه است. چه حیف که هم در غفاست هم در جفا از دستان پینه بسته از چهره های آفتاب سوخته ،از عطر و بوی گل و بلبلش از رودخانه بزرگ نالانش ،از کمربند غیرت و شرفش که همانند دژی مستحکم سالیان سال است از قطعه گم شده کلهر نشین حفاظت و حراست می کند .از نخل ،از نیاز، از نگاه ؛می نویسم .از شهری و سرزمینی می نویسم زمانی پاره ی تن نفت خیزش محل تجمیع علم و ادب و تلاش و جای پای بزرگان و مهتران بود .اری می نویسم از شهر فراموش شده از شهری که از بی توجهی و مغفول شدن سر بر بالین خاک گذاشته و هر لحظه منتظر وداع تلخ با این دنیای بی توجهی و بی مبالاتی است از شهری می گویم و می نویسم اگر ازامکانات و رفاهیاتش لب به سخن بگشایم شاید برای عده ای غیر قابل باور باشد از سوز از درد از بی توجهی از غفلت از اقصی نقطعه ایران از سومار و نفت شهر می نویسم که اسم دارند اما جسم ندارد:
: "خدایا لطفا
آدم‌های خوب سرِ راهمان بگذار...
حس بسیار خوبی است هنگامی که در لحظه‌ هجوم غم یا ناامیدی یا پریشانی
بی هوا کسی سر راهِ آدم سبز بشود
کلامش؛ نگاهش؛ حتی نوشته‌اش
آرامش و شادی و امید بپاشد به زندگی ات...
فقط از دستِ خودِ خدا برمی‌آمده که آن آدم را؛ یا کلام و نگاه و نوشته‌اش را برای آن لحظه‌ خاص‌ سرِ راه زندگی ما بگذارد."

بهتر است یکی از دعاهای روزانه مان این باشد که:
خدایا ما را نیز واسطه ی خوب شدن حال دیگران قرار بده.
✍ سیروس انصاری نیا
@Somarnews
برگرفته از:سایت خبری تحلیلی نوای گیلانغرب

"گم‌شده ای در نگاه کودکیم"



✍"گم شده ای در نگاه کودکیم"
هنوزقامت راست وتنومندنخل های خستگی ناپذیرت،گیسوان پریشان بیدهای مجنونت ونسیم دل انگیزفصل بهارت درخاطرات دوران کودکی ام راازیادنبرده ام.همانانوازش دستان پینه بسته وپرمهرپدر رابرزلفان خرمایی رنگم که تابش خورشیدآرایشگرش بوداحساس می کنم!وصدای دل انگیزمشک پرازشیروترانه ی مادران درکنارش وکره ی مالیده روی نان تنوری رادرذهنم به رسم یادگارگذاشته ام .وآنان هرازگاهی درخیال شبانه ام جولان می دهند!هرگزدلم نمی خواهدهی هی کردن چوپانان مهربان وپرتلاش رادردشت های وسیع ومخملین روستایم همراه باعطردل انگیزگل های رنگارنگ وچهچهه ی پرندگان خوش الحان سارات،هاله خشی ومیان تنگ و....را به فراموشی بسپارم.هیچ گاه طعم ولذت خواب های کودکی ام راکه درحیاط وسیع خانه های گلی زیرنورفانوس نفتی که باتخت گلین همنشین بودراازیادنبرده ام.وهنوزبوی کوچه های خاکی روستایم راکه بابارش اولین باران پاییزی جان وبویی تازه می گرفت دربایگانی ذهنم دست نخورده گذاشته ام.آغل احشام،مزارع جو گندم رافراموش نمی کنم.درذهنم روزهای عیدباستانی نوروزهست که چه بازیهای شادی آوری راباهم بازیهایم انجام می دادیم.آیا صفیربرنوکوتاه پدرانمان راکه برای شادی وشوردرروزهای عید،سیبل های سنگی وحلبی راهدف قرارمی دادندوخندان وخوشحال دستانمان راروی گوش می گذاشتیم تاصدای آن آزارمان ندهدرامی شودازیادبرد؟بوی نان تنوری راکه بافاصله ی بسیارزیادروح وجان راطراوت می بخشیدمی شودفراموش کرد؟مزارع شلتوک وباغ های پرازمیوه های رنگارنگ محال است ازذهنم ناپدیدشودوفراموش کنم؟دویدن های راه خاکی مدرسه وصدای باباآب دادآموزگاران عزیزرامی شودبه فراموشی سپرد؟وخلاصه هزاران خاطرات ناگفته و.......ودرنهایت آه وافسوس مانده دردل ازهجرت من وغربت شهرخالی ازسکنه ام داغ دلم راهروزوهرشب تازه وتازه می کند. "سومار " !من ماندنی نیستم اماتوزنده وسربلندبمان تاابدیت!
✍سیروس انصاری نیا
@Somarnews

****★سه قوه سه مسیر★****

سیروس انصاری نیا:
‍ در "بازی" زندگی
اگر "عوض" نشوی!
"مطمئن" باش،
"تعویض" میشوی!

استـاد "تغـییر" باشید ،
نـه "قربـانی " تقدیر"!

بزرگ فکر کن،
"تقدیر" تقویم افراد عادی ست
و "تغییر" تدبیر افراد عالی

🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
سیروس انصاری نیا:
****★ سه قوه سه مسیر★****

🖊 *به قلم : سیروس انصاری نیا* شهروندی از ایران.

✍در این روزهای اخیر ،حال دلمان نا خوش احوال است .به هر مکانی که قدم می گذارید ؛حرف یاس، نامیدی ، گرانی وفلاکت است.
در حالی که کشور ما یکی از غنی ترین کشورهای دنیا از نظر نیروی انسانی و منابع غنی و خدادادی است.نه قحطی پا روی گلوی منابع طبیعی مردم گذاشته و نه مخاصمه ای رخ نمایانده است. چرا همه ی ما اوضاع کشور را قفل شده می دانیم و این وضعیت تاسف بار کشور را به عینه مشاهده می کنیم و صدای ناله ی مردم را مردم می بینند و می شنوند ولی مسئولین محترم سمعا و عینا ناشنوا و نابینا شده اند؟ صدای خرد شدن استخوانهای مردم زیر بار فقر و فلاکت را کسی یا کسانی نه احساس نموده و نه درک می نمایند؟چرا سه قوه ی عزیز و مردمی؛ هر سه حرفی در ظاهر واحد می زنند، ولی در عمل 'عکس 'حرف خویش را عمل می نمایند .مع الاسف هرکدام مسیر جداگانه ای را برمی گزینند؟مگر نه این است که تک تک این عزیزان دلسوز،از وکلای مردم در مجلس گرفته تا قوه ی مجریه، با برگ رای من و شما انتخاب می شوند و در وقت مقتضی هر برگ نظر و رای ما را سرنوشت ساز و بسیار تاثیر گذار می دانند ؟ در چند روز اخیر که جو جامعه ملتهب و بی سرو سامان شده چرا و به چه دلیلی هیچکدام از دست اندرکاران پا پیش نمی گذارند و آستین همت و غیرت بالا نمی زنند و با این همه نابسامانی اقتصادی برخورد جدی نمی نمایند؟به رغم نمایش این همه نارضایتی و نگرانی مردم از رسانه ملی، اقلا جوابگوی این همه مردم معترض نمی باشند ؟جلسات متعدد مجلس شورای اسلامی ،جلسات فرماندهی اقتصاد مقاومتی و ... که همه با آب و تاب سر زبان می آورند و مردم هم به امید رونقی در بهبودوضعیت معیشتی هر روز از رسانه ی ملی و شبکه های مجازی پخش می شود و دنبال می کنند. آیا تا کنون ماحصلی که التیام بخش درد و رنج مردم باشد داشته است ؟؟ مردم سالهای سال است که همه جوره و در هر شرایطی پای اسلام و ایران و نظام ایستاده و بحران های خیلی بغرنج و خطر ناکی را سپری نموده اند آیا پاداش چنین مردمی این است که بی توجه به راز و نیازو خواسته هایشان باشید؟؟ مسئولان باید قوی جهادی و با استعانت از خداوند متعال و کسب خبر از مشاورانی خبره و نترس و مردمی رنج را ببینند و به فکر تیمار درد باشند .همچنانکه هنگام نیاز به اراء کورترین و دورترین نقطه از کشور عزیزمان را زیر گام های خویش می نوردنند الان که سکاندارند، بیایند و ببینند که مردم چه می کشند!!چرا و به چه دلیل سر زیر برف برده اند و خود را به خواب مولم زده اند ؟مسئولین هم با مردم باشند هم برای مردم .در حال حاضر که وضع سکه و ارز ناخوش احوال و در حد احتراق و انفجار است و هر روز و هر لحظه از اختلاس کنندگان به وفور پرده بر داری می شود .چرا و به چه دلیل تا کنونی همتی جدی،عزمی راسخ، برای برخورد با افراد خاطی و خائن و زالو صفت ، عملی نشده و هر روز داغی جدید بر دل و پوست و استخوان مردم گداخته می شود؟ آیا این همه جلسات و شعارها نیش بر ناخن نیست؟؟ ما نه طیره ی عقل داریم نه قصد سد و راه بندان و تضعیف مسئولین را نشانه رفته ایم .فقط می خواهیم بگوییم مسئولین سه قوه با همت و پشتکار و هماهنگی معضلات بوجود آمده را مردانه رصد نموده و حل نمایند.دست به دست هم دهیم با دل؛مردم خویش را کنید خندان.
با احترام
سیروس انصاری نیا
****★*****★******★**
اتمنی لکم نجاحا کثیرا
@Somarnews

افتخاری دیگر برای دانشگاه آزاد اسلامی

 

افتخاری دیگر برای دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوئین زهرا

دکتر اکبر ابراهیمی دانشجوی مقطع کارشناسی رشته حقوق واحد بوئین زهرا موفق به کسب جایزه ملی ایثار شد.

 

 

دکتر اکبر ابراهیمی دانش آموخته دکتری علوم تربیتی و از فرزندان شهدای دوران دفاع مقدس که در حال حاضر در دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوئین زهرا در مقطع کارشناسی رشته حقوق در حال تحصیل می باشد از بین 7240 نفر نخبه شاهد و ایثارگر در سراسر کشور حائز این رتبه گردید.

 این مراسم که با حضور دکتر میرزاده رئیس دانشگاه آزاد اسلامی، دکتر قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، دکتر دانش آشتیانی وزیر آموزش و پرورش ، سردار محسن انصاری قائم مقام بنیاد شهید و امور ایثار گران، دکتر توکلی قائم مقام سازمان سنجش آموزش کشور و تنی چند از مقامات لشگری و کشوری و خانواده معظم شاهد و ایثارگر برگزار گردید.

 

 

 

 

جشنواره جایزه ملی ایثار با هدف پاسداشت و تجلیل برترین‌های علمی‌، آموزشی و در راستای تقویت و ایجاد انگیزه و فراهم آوردن زمینه‌های پرورش و رشد استعدادهای علمی دانش‌آموزان، دانشجویان و طلاب شاهد و ایثارگر ممتاز، خلاق و نوآور، توسعه و تعمیق روحیه علم آموزی، تداوم ایفای نقش ایثارگران در عرصه دانش و فناوری و ارج نهادن به ممتازان شاهد و ایثارگر در سالن اجتماعات دانشکده تربیت بدنی تهران برگزار شد.

در این مراسم، سردار محسن انصاری قائم مقام بنیاد شهید و امور ایثارگران گفت: ایثارگران از ۴۰ سال پیش تاکنون دین خود را به انقلاب اسلامی ادا کرده‌اند و در این میان دانش‌آموزان،دانشجویان، طلاب و همچنین معلمان نقش ویژه‌ای داشتند که در تاریخ ثبت شده است و بنیاد شهید و امور ایثارگران هم در راستای انجام وظیفه در مقابل این همه تلاش و مجاهدت تمام امکانات خود را به کار گرفته است تا ضمن تقویت بنیه علمی آن‌ها،یادگاران شهدا و ایثارگران را در راستای اداره کشور و انقلاب یاری رساند.

وی ادامه داد: در حال حاضر ۷۲۴۰ نفر از نخبگان و سرآمدان شاهد و ایثارگر در حال تلاش علمی هستند تا کشور را در راستای تقویت علمی و پژوهشی به سرمنزل مقصود هدایت کنند. همچنین بیش از ۲۰۰۰ نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها را نخبگان علمی جامعه شاهد و ایثارگر تشکیل می‌دهند و ۵۰۰ نفر دیگر نیز در حال جذب و ورود به عرصه‌های هیأت علمی هستند.

انصاری درباره برگزیدگان این جشنواره نیز گفت:‌ از بین ۶۰ هزار ممتاز علمی و پژوهشی ۷۰ نفر انتخاب شدند و امروز۳۴ نفر از آنان جایزه ملی ایثار را دریافت کردند.

در ادامه مراسم دکتر قاضی‌زاده هاشمی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: کشور ما مسیر رشد و تعالی خود و همچنین بقای خود را براساس رشد علمی می‌بیند و دلیل پافشاری مقام معظم رهبری در زمینه علم نیز همین است. ملتی قدرتمند است که توان علمی بیشتری داشته باشد. اگر به معنای واقعی می‌خواهیم راه شهدا را ادامه بدهیم باید به طور بی‌وقفه به تلاش علمی خود بیفزاییم زیرا با همین پیشرفت علم است که می‌توانیم کشور و ملت‌مان را در جهان سرافراز کنیم.

وی خطاب به فرزندان شاهد و ایثارگر گفت: همان طور که پدران شما راهشان را به درستی انتخاب کردند شما نیز با جهاد علمی راه آن‌ها را ادامه می‌دهید و این بهترین کار در راستای خدمت به انقلاب محسوب می‌شود.

قاضی‌زاده هاشمی گفت:‌اگر جامعه بیش از اندازه سیاسی شود به توسعه و رشد علمی کشور آسیب خواهد زد. بنابراین باید همواره در همه کارها حد وسط را انتخاب کنیم.

وی همچنین اظهار کرد: در وزارت بهداشت نیز از زمان تأکید امام خمینی (ره) از سال ۶۵ تاکنون در مورد مسائل آموزشی و تحصیلی فرزندان شاهد و ایثارگر اقدامات مورد نظر و قانونی انجام شده است و امیدواریم بتوانیم با تقویت نخبگان به اداره کشور توسط آن‌ها کمک کنیم.

دکتر قاضی‌زاده هاشمی گفت: موضوع سلامت نیز در کنار امنیت جزو اولویت‌های ما محسوب می‌شود. از سوی دیگر بیشترین نیاز جامعه ما به دانش و اخلاق است و هر چقدر در این زمینه پیشرفت داشته باشیم در سالم‌ماندن محیط جامعه و ارائه خدمات تأثیرات مطلوبی را شاهد خواهیم بود.

دکتر میرزاده رئیس دانشگاه آزاد اسلامی هم در این مراسم گفت:‌ در حال حاضر ۲۱۸ هزار نفر از فرزندان شاهد و ایثارگر در این دانشگاه تحصیل می‌کنند و جذب آن‌ها در دانشگاه آزاد اسلامی در اولویت ما قرار دارد و تا ۲۰ اسفند هم برای جذب این عزیزان فرصت هست که می‌توانند ثبت‌نام کنند و اگر موفق نشدند رزومه خود را به دفتر بنده ارسال کنند تا کارهای آن‌ها را پیگیری کنیم. البته کار استخدام ۳۰ درصد ثبت‌نام‌کنندگان سال گذشته هم اکنون در حال انجام است.

به گفته میرزاده در حال حاضر ۲۵۲۹ نفر از همکاران دانشگاه آزاد جزو جامعه شاهد و ایثارگر هستند و ۵۴۷ نفر نیز از این جامعه جزو هیأت علمی این دانشگاه محسوب می‌شوند.

وی اظهار کرد: تمام دانشجویان شاهد و ایثارگر از تسهیلات دانشگاه استفاده می‌کنند. به عنوان مثال از جامعه هدف الف ما ۱۱۸ هزار نفر اصلا شهریه نمی‌پردازند.

میرزاده همچنین اعلام کرد: تاکنون ۵۴ یادمان شهید در دانشگاه‌های آزاد کشور ساخته شده و باقی مانده آن‌ها تا پایان سال آینده به اتمام خواهد رسید.

وی همچنین یاد مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بنیانگذار دانشگاه آزاد اسلامی  را گرامی داشت.

صدیقی معاون دانشجویی وزارت علوم نیز در این مراسم گفت: ما میزبان ۶۳ هزار دانشجو از جامعه شاهد و ایثارگر هستیم که ۵۱ هزار نفر آن‌ها در رشته کاردانی و کارشناسی، ۹۷۰۰ نفر در مقطع ارشد و ۲۳۰۰ نفر نیز در مقطع دکتری تحصیل می‌کنند.

برنامه پایانی این مراسم تجلیل از نخبگان شاهد و ایثارگر بود

خواسته های مردم سومار،نفت شهر از دکتر فلاحت پیشه

سیروس انصاری نیا:
به نام خدا
جناب آقای فلاحت پیشه رئیس محترم کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی سلام علیکم
ضمن تبریک انتصاب حضرتعالی به ریاست کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی و آ رزوی توفیق و سربلندی برای شما در این تصدی جدید با توجه به اینکه نیک می دانیم شما برادر عزیز از توده مردم محروم و مرز نشین استان کرمانشاه هستید و در ادوار گذشته بعنوان وکیل مردم در مجلس شرف حضور داشته اید؛ حال مردم سومار و نفتشهر از حضرتعالی انتظاراتی معمولی و بجا دارند و امیدوارند؛ شما سرور گرامی به خواسته ها و مطالبات آنها گوش داده و پیگیر اجرای این مطالبات باشید. اهم خواسته ها به شرح ذیل ذکر گردیده اند؛ امید و انتظار هرچه سر یعتر عملیاتی شدن آنها را دارند. .👇👇👇👇👇👇
​​✍درخواست های " مردم سومار و نفت شهر
"از رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی.

✅ مرزهای غنی و نفت خیز،سومار و نفت شهر بعنوان یک مطالبه منطقه ای، استانی و کشوری تبدیل شده است و امیدواریم این انتظار به حق مردمی در اربعین امسال به سرانجام نهایی برسد.

✅ از جناب آقای فلاحت پیشه رئیس محترم کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی انتظار داریم باتوجه به اینکه مسئولان بستر مناسب از طریق بازارچه ی مرزی سومار را فراهم کرده اند، تمام توان خود را برای رایزنی با مسئولان کشوری و مسئولان محلی و مرکزی دولت عراق درخصوص رفع مشکلات مرز سومار و نفت شهربکار گیرد.

✅ سومار و نفت شهر در ابعاد مختلف برای کشور و استان کرمانشاه دارای منفعت بوده و است.

✅ باتوجه به اینکه جناب آقای فلاحت پیشه نماینده استان کرمانشاه و از بطن مردم این خطه می باشد، باید عرض کنیم که در موضوع نفت و گاز نفت شهر حرف برای گفتن دارد،و سالانه نفت قابل توجهی از چاه های آن استحصال می گردد؛بحق است مطالبات مردم سومار و نفت شهر در این حوزه دیده شود و در موضوع اشتغال و بودجه های نفتی به این دو منطقه محروم و باز سازی نشده توجه ویژه شود.
با سپاس فراوان
مردم سومار نفت شهر

نگاهت را دوست دارم اکبر جان

‍ " نگاهت را دوست دارم اکبر جان"
تاریخش را دقیق یاد دارم من و اکبر مانند سایر بچه ها هر روز سرگرم بازی با توپ بودیم. عصر روز 17خرداد 64 که خسته از بازی بر گشته بودیم .وقتی به خانه آمدیم یک مرتبه اکبر به من گفت عبدالعلی ساعتم را گم کرده ام من هم گفتم شاید آن را در میدان فوتبال جا گذاشته ای. هردو نفری به سرعت خودمان را به محل بازی رساندیم و متوجه شدیم که اکبر ساعت مچی قشنگی که پدر براش خریده بود روی سنگی که لباس ها را آنجا انداخته بودیم جا گذاشته بود. هردو از اینکه ساعت را یافتیم خیلی خوشحال شدیم از قضا وقتی که به خانه آمدم دیدم عمه ام که مادر اکبر باشد .آمده بود دنبال دخترش، آخر برادر کوچک من خانه ی آنها بود. دختر کوچولوی آنها خانه ی ما ، به هر حال مادر اکبر با اصرار فراوان می خواست دخترش را از خانه ما ببرد وبرادر کوچکم را که در خانه ی آنها بود به خانه ی ما آورده بود.هرچه پدر و مادرم از او خو استند تا کمی بنشیند و چای میل نماید بهانه اش شده بود سجاد، گفت: سجاد را در خانه جا گذاشته ام و باید زودتر بر گردم پیشش ،شب هفده با آن همه یاد و خاطره و بازی رخت خویش را بست .تا اینکه صبح دیجور هجده خرداد سایه ی شوم و سراسر رنج و مکنتش را بر سر شهر مظلوم ایوان نمایان ساخت. خانواده ی عمه ام خانواده ای پر جمعیت بودند. پدر و مادر اکبر سجاد و علی دو دختر دیگر آن روز عقربه های ساعت تند تند می زدند و ما که بی خبر از همه چیز به فکر فردایی دیگر و باز بازی در کوچه پس کوچه و نشستن در کنار سایه ی پر مهر و محبت پدر و مادر و خواهران و برادران بودیم . صبح روز هجدهم خرداد سال 64 ساعت ده ونیم در آنی دست جنایتکار صدام از آستین در آمد و بمب و تیر و ترکش روز روشن را به سیاهی شب مبدل ساخت و شلاق جنایت با بارش بمب شروع شد .خانواده ی اکبر مورد بی رحمانه ترین و ناعادلانه نه ترین تازیانه های تاریخ بشری قرار گرفتند .درست هنگام هجوم هواپیماها که صدای غرش بی رحمانه و نابرابر بمب ها شهر را هدف قرار داده بود .مردم دسته دسته و فوج فوج همگی از ترس خنجر نیشدار دشمن خود را در جداول کنار خیابانها پنهان نمودند حتی عده ای هم توان رسیدن به جان پناه را نداشتند .مادر اکبر که سجاد چهارده ماهه را در بغل گرفته بود در صدد حفظ جانش بود. بال و پر خویش را روی سجاد گسترانده و روی او دراز کشیده بود بشدت مجروح می شود و دو خواهر دیگر اکبر با پدرش در یک چشم بر هم زدن به خیل عظیم شهدای بی دفاع می پیوندد مادر اکبر که بشدت زخمی شده بود بعد از انتقال به کرمانشاه به همسر شهید و فرزندان شهیده اش می پیوندد و سجاد شیر خواره تا ده روز تمام لب به هیچ پستانی نزد و گویا این طفل شیر خوار همه چیز را فهمیده بود و اینچنین بغض و کینه و نفرت خویش را نسبت به این مصیبت عظمی نشان می داد. اکبرماند و یک دنیا رنج و مصیبت و محرومیت از دیدن رخسار نازنین پدر و مادر و دو خواهر خردسالش، که نشد و نمی توانست آنها را دیگر ببیند و او مانده بود با سجاد چهارده ماهه علی و دنیای از غم و اندوه ،خداوند دست اکبر را گرفت تا کبوتران سبکبال و یادگاران پدر و مادرش را بالغ نماید و چنین شد که خداوند حامی اکبر شد، این شیر در دانه پدر ، با معونت از فضل الهی امانتی های پدر و مادرش را با جان و دل بزرگ نمود تا بتوانند به جامعه خدمت کنند و فعل و عمل آنها صدقه جاریه ای برا ی هدیه به ارواح طیبه پدر و مادر و دو خواهر مظلومش باشند
اگر تیغ عالم بجنبد زجا
نبرد رگی تا نخواهد خدا
نوشته به نقل از عبدالعلی محمدی
نگارش سیروس انصاری نیا

تشکر و اعتذا


تشکر و اعتذار
اینک که دست طبیعت، بهار زندگی ما را به برگ ریزان خزان بدل کرد.
و گل سر سبد زندگی ما رابه دیار باقی برد
و روح بلند پدری مهربان دلاوری میهن پرست ومهربان، خیر و عاشق پاکباخته اهل بیت (ع)
شادروان،( سرهنگ دهقان باباییان)
را با خود به پرواز در آورد و به ملکوت اعلی فرستاد و همه را در ماتم و سوگ ابدی نشاند
، به حکم ادب و حق شناسی، خاندان و بازماندگان، باباییان و بابایی اقوام و دوستان بر خویش لازم می دانند از ابراز لطف و محبت و بزرگواری و بزرگ منشی کلیه ی همکارانش نیروی انتظامی چه در استان ایلام و چه در تهران بزرگ، مردم خوب و فهیم قدر شناس ایوان و سومار از شهرها و روستاهای دور و نزدیک و سایر هم میهنان عزیزی که از اقصی نقاط ایران،چه در فعالیت در احیای ایشان در بیمارستان و همه ی عزیرانی که با شرکت در مراسم، تشییع ،تدفین ،خاکسپاری و ختم مرحوم دهقان باباییان شرکت داشته یا از طریق ارسال پیام تسلیت در غم از دست دادن عزیزمان ،ابراز لطف و محبت نموده اند صمیمانه از تک تک عزیزان بزرگوار تقدیرو تشکر بعمل می آید. از خداوند سبحان صحت و سلامتی همه ی سروران گرامی را خواستاریم و از حی سبحان می خواهیم که بازماندگان باباییان و بابایی بتوانند این همه لطف و محبت شما عزیران را در مناسبات و مراسمات شادی جبران به خیر نمایند و شریک و خدمتگذار شادیهای همه شما عزیزان باشند.
از طرف بازماندگان شادروان سرهنگ
دهقان باباییان
سومار و خبر
به ما بپیوندید 👇👇👇
https://t.me/Somarnews
https://t.me/Somarnews

تشکر و اعتذا


تشکر و اعتذار
اینک که دست طبیعت، بهار زندگی ما را به برگ ریزان خزان بدل کرد.
و گل سر سبد زندگی ما رابه دیار باقی برد
و روح بلند پدری مهربان دلاوری میهن پرست ومهربان، خیر و عاشق پاکباخته اهل بیت (ع)
شادروان،( سرهنگ دهقان باباییان)
را با خود به پرواز در آورد و به ملکوت اعلی فرستاد و همه را در ماتم و سوگ ابدی نشاند
، به حکم ادب و حق شناسی، خاندان و بازماندگان، باباییان و بابایی اقوام و دوستان بر خویش لازم می دانند از ابراز لطف و محبت و بزرگواری و بزرگ منشی کلیه ی همکارانش نیروی انتظامی چه در استان ایلام و چه در تهران بزرگ، مردم خوب و فهیم قدر شناس ایوان و سومار از شهرها و روستاهای دور و نزدیک و سایر هم میهنان عزیزی که از اقصی نقاط ایران،چه در فعالیت در احیای ایشان در بیمارستان و همه ی عزیرانی که با شرکت در مراسم، تشییع ،تدفین ،خاکسپاری و ختم مرحوم دهقان باباییان شرکت داشته یا از طریق ارسال پیام تسلیت در غم از دست دادن عزیزمان ،ابراز لطف و محبت نموده اند صمیمانه از تک تک عزیزان بزرگوار تقدیرو تشکر بعمل می آید. از خداوند سبحان صحت و سلامتی همه ی سروران گرامی را خواستاریم و از حی سبحان می خواهیم که بازماندگان باباییان و بابایی بتوانند این همه لطف و محبت شما عزیران را در مناسبات و مراسمات شادی جبران به خیر نمایند و شریک و خدمتگذار شادیهای همه شما عزیزان باشند.
از طرف بازماندگان شادروان سرهنگ
دهقان باباییان
سومار و خبر
به ما بپیوندید 👇👇👇
https://t.me/Somarnews
https://t.me/Somarnews

 درد دل با مردم نفت شهر

بسم الله الرحمن الرحیم
هوالجمیل
سلام علیکم:همشهری های خوبم
نفت شهری های با اصالت
الان نیمه های شب است
میدانید
چه چیزی فکرم را مشغول کرده است
۳۸سال آواره گی ومهاجرت
یعنی عمر یک میانسال وشاید عمر مفید یک انسان
و هنوز آواره ی شهرهای غربت هستیم
دل من درنفت شهر اما نفس تنگم در غربت
خداوکیلی قضاوت عادلانه باشما
چرا بعداز ۳۸سال اندی هنوز همشهریان ما
در یک وحدت کلمه قرار نگرفنه اند ؟واین جای بسی تعجب است
ومرا سخت اندوه گین میکند
آری من یک مهاجر نفت شهری هستم
سند اعتبار من محل تولد من است
متولد ۱۳۴۸ درنفت شهر
این برای عزیزان چه معنایی پیدا میکند
*یعنی فرزند خاک*
تحلیل من براینست دلسوزان نفت شهر کجایند؟گرای سخنم را متوجه مسئولین بومی وغیر بومی میکنند *
واین شلیک به هدف خوردن من -ازماشه ی احساسم-وسلاح ایمان وحقانیتم آتش به اختیار شده ام*سرداران نفت شهر *مردان غیور وحماسه الان کجایند؟وروح آنها در تله خاک نفت شهر حضور دارند *والان ما که درقید حیات هستیم *بهشت آرزوهایمان بازگشت به وطن است کی فرا میرسد؟گروه های مختلف تشکیل دادیم *قلم در توپخانه ی خواسته هایمان شلیک شد *درمطبوعات حرف نفت شهر زدیم *دراخبار شدا وسیما تصایر کنونی نفت شهر بخش شد*استانداران گذشته قول و وعده های فراوانی دادند اما چه شد؟سالهاست مردی ازتبار رنج با اهداف بلند و وطن دوستانه ی خود پیگیر مطالبات جنگزده گان نفت شهر شد *انواع واقسام سختی ها با دوش کشید *اما تسلیم حوادث وناملایمتهای این روزگار پرازحادثه نشد*این سردار بزرگ انسانیت و وطن دوستی نام نفت شهر را درمطبوعات کشور در دستگاه های نظام زنده کرد *نفت شهری که بقول امیر پوردستان فرمانده ی سابق ارتش جمهوری اسلامی ایران((شهر مظلوم ازیاد رفته))
امروز با قلم توانمند استاد مصطفی میهن زاده شکوفا شد وتکانی به مسئولین داد تا روند سازندگی نفت شهر را دنبال کنند وامروز درحال تحولی بپا خواسته هستیم*ومن تشکر میکنم از مردانی که به هر نوع ممکن برای احیای نفت شهر عزیز قدمی مثبتی نهاده اند صمیمانه تشکر میکنم وخدای بزرگ را شاکرم که به نیرو بخشید تا بتوانم از حقانیت دفاع نمایم *وباتوکل بر خدای بزرگ به مسیرمان ادامه میدهیم ومهم نیست عوامل فتنه گری چه کسانی هستند *وفتنه گر همیشه خجل وشرمنده وروسیاه است وخودش را به فنایی وتباهی میکشاند واخرت را به حهنم تبدیل میکند*البته فرصت توبه است *دراینجا یاد آور می نمایم ما مدیون سردار سازندگی وسردار اهل قلم وسردار انسانیت و وطن دوستی برادرخوبمان جناب آقای مصطفی میهن زاده هستیم *خداوند از این ابرمرد راضی باشد.اجرکم عندالله شب یکشنبه ساعت ۳ بامداد استان ایلام درکلبه فقیرانه ی خود شهریارکریمی نفت شهری

نامه جمعی از کشاورزان سوماربه جهاد کشاورزی قصرشیرین

نامه جمعی از کشاورزان سوماربه جهاد کشاورزی قصرشیرین

نوای گیلانغرب:نامه جمعی از  کشاورزان سوماری  به ریاست جهاد کشاورزی قصر شیرین در خصوص برآورد خسارت تگرگ اخیر به مزارع کشاورزی وباغاتتشان به نوای گیلانغرب
محضرریاست محترم جهاد کشاورزی قصرشیرین
احتراما ما تعدادی از کشاورزان بخش مرزی و محروم سومار مراتب گله مندی و اعتراض خویش را نسبت به کم توجهی مسئولین محترم جهاد کشاورزی و تساهل نسبت به عدم بر آورد خسارات ناشی از تگرگی که زراعت و باغات سومار را نابود کرد و ضرر زیادی وارد نمود داریم .ما کشاورزان بخش مرزی و محروم سومار این عدم توجه را توهین به خویش قلمداد می کنیم .تا کنون هیچ مسئولی به خود اجازه نداده است پای درد دل کشاورزان زحمت کش این خطه مغفول بنشیند زارعین و باغداران فریاد می زنند ولی گوش شنوایی برای شنیدن نمی یابند .

کشاورزان این خطه ی خون رنگ با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کنند.من جمله جهت اخذ تسهیلات کشاورزی و تهیه کود جهت استفاد به شهرستان قصرشیرین و سایر شهرها ی دیگر مراجعه نمایند و بابت تهیه مایحتاج کشاورزی متحمل مخارج سنگین شوند که همین امر و حوادث غیر مترقبه طبیعی مثل سیل ،تگرگ و ریزگرد باعث ضرر مضاعف کشاورزان می گردد اگر مسئولین هم نسبت به این اوامر بی التفات باشند باید ممر در آمد کشاورزان فقیر زحمت کش بی کس را گل گرفت .

از دست اندر کاران امر تقاضای توجه و رسیدگی به این مشکلات را داریم تا بتوانیم چندر غاز در آمدی که داریم منقطع نگردد .به امید توجه و تدبیر مسئولین و دست اندر کاران جهاد کشاورزی بوده و خواهیم ماند .ان شاءالله

 سیروس انصاری نیا از سومار

نمایندگان بزرگوار ملت و وزیر عزیز آموزش و پرورش هستیم  

 

آوای فرهنگی – آیا روا و پسندیده است که فرهنگی سی سال خدمت کرده ی بازنشسته در بیمارستان ها و سایر جاهای دیگرجهت نظافت بصورت پاره وقت با خوف و ترس و بدور از چشم دیگران جهت حفظ آبرویش مشغول بکار شود…

آنجایی که باد به کُندی می‌وزد، آدم‌ها دو دسته می‌شوند:آنهایی که بادبادک‌شان را جمع می‌کنند و غصه می‌خورند.آنهایی که می‌دوند و از اوج گرفتن بادبادک‌شان لذت می‌برند.

جناب آقای بطحایی وزیر محترم آموزش و پرورش سلام علیکم

سابقه طولانی حضرتعالی در پیکره ی نیمه جان و مفلوک آموزش و پرورش بر کسی پوشیده نیست .  که می شود گفت شخص جنابعالی و بعضی از اعضای محترم کابینه و نمایندگان عزیز مجلس در این بدنه ذوب شده اید  و با تمام مصائب و مشکلات این وزارتخانه  از نزدیک در تماس و درگیر بوده و هستید .استدعا می شود با استفاده ازجایگاه مهم وزارت و تجربه کسوت  ارزنده معلمی با معونت و تلاش و مساعدت سایر دوستان در دایره دولت و مجلس محترم یک بار برای همیشه مشکل معیشت  فرهنگیان شاغل و باز نشسته  را پیگیری و  مرتفع سازید.چرا و به چه دلیل یک فرزند فرهنگی باید شب با  آرزوی داشتن بیست هزار تومان سر بر بالین نهد تا شاید فردا فرجی حاصل شود، تا بتواند یک تخته وایت برد کوچک را بخرد؟ آیا روا و پسندیده است که فرهنگی سی سال خدمت کرده ی بازنشسته در بیمارستان ها و سایر جاهای دیگرجهت نظافت بصورت پاره وقت با خوف و ترس و بدور از چشم دیگران جهت حفظ آبرویش مشغول بکار شود و مدام در فکر این باشد که نکند سر برج مرا از کار اخراج نمایند ؟آیا این بدوراز انصاف نیست که یک فرهنگی با ۲۹ سابقه خدمت پس اندازی حتی کمتر از یک میلیون تومان نداشته باشد؟ تا کی و با چه زبان و لحنی باید داد زد تا کسی صدای ما را بشنود؟ چه انتظاری از معلمی که یک شیفت کاری برای کفاف داشتن زندگی آبرومندانه با تاکسی کار می کند می رود؟  بعلت قلت دریافتی و مخارج بالا معلم مجبور است در پی کسب علم و دانش باشد و اخذ مدرک نماید تا چندرغازی به حقوقش اضافه شود که اخیرا این کوره راه هم با درایت بعضی از مسئولین محترم و بدور از احساس مشکلات معلمان مسدود شده . استدعا می شود مشکلات معیشتی را حل سازید و  بخشنامه ای که  ادامه تحصیل کارکنان بویژه فرهنگیان را مسدود نموده تجدید نظر نمائید همین بخشنامه لطمات روحی و روانی و مادی زیادی به  فرهنگیان زده  و خواهد زد .علاوه بر آن لطمات، گرفتن انگیزه تحصیل و اشتغال برای جوانانی که به تازگی در پیکره ی وزارتخانه بزرگ و طویل مشغول می شوند را خواهد گرفت. و می توان گفت در چند سال آینده هیچگونه تمایلی برای ورود و کار در آموزش و پرورش نخو اهد ماند .امیدوارم تمهیداتی بیاندیشید تا در آینده بیشترین حضور و شوق خدمت در آموزش و پرورش باشد و این مادر وزارتخانه ها، بهترین وزارتخانه شود .ان شاءالله

با تشکر – سیروس انصاری نیا آموزگار در استان ایلام شهرستان ایوان

 

خوش رکابی در دهان جاده سومار!

خوش رکابی در دهان جاده سومار!

نوایی گیلانغرب :عرض سلام و ارادت داریم خدمت مسئولین محترم کشوری و استانی که سکاندار راه و راهسازی هستند. بیان و قلم عاجز مانده از این همه یاد آوری و تذکر،لکن یا قلم و زبان ما صدا ندارند یا خدایی نا خواسته جرم گوش مسئولین را کپ نموده یا چشمانشان عادت به ندیدن کرده است.

همچنانکه مردم محلی و حتی مسافرین از اقصی نقاط ایران عزیز استحضار دارند جاده ی به یادگار مانده قبل از انقلاب ایوان به سومار که درد و رنج هشت سال دفاع مقدس را تحمل نموده حالا با وصف اینکه نزدیک سی سال از اتمام این جنگ خانمان سوز گذشته ولی هنوز نه خبری از بازسازی سومار در میان است و نه جاده ی آن که محل تردد روزانه صدها خودروی سبک و سنگین است مورد لطف و عنایت مسئولین قرار گرفته است که ما مردم محلی شاید در ماه شاهد چند تصادف با تلفات جانی و خسارات مالی بوده و هستیم چند روز گذشته که یک دستگاه ماشین سنگین که برای ممر معاش خانواده یک خوش رکاب بوده و سالهای سال در جاده های کشور راه پیموده ولی جاده پر پیچ و خم و خطرناک سومار آن را بلعید و تمام آمال و آرزوهای خانواده اش را بر باد داد آیا کسی نیست که از وارد آمدن این همه خسارت و تلفات جلوگیری نماید؟

تا کی و چرا باید سومار که از اول مظلوم بوده باز هم مظلوم واقع شود وسایر هموطنان عزیزمان باید با ذکر خاطره ای تلخ از سومار و جاده ی آن یاد کنند؟ بخاطر رضای خدا بخاطر جلوگیری از اشکهای فرزندان این صاحب خودروها و بخاطر اشک چشم یتیم ،مسئولین از هر طریقی که می توانند ورود نمایند و این معضل بزرگ و ویرانگر را حل کنند که فعل و عملی ماندگار و خدا پسندانه خواهد شد .امید است چشمی بینا ، برای نوشته ها دست و پا شکسته و گوشی شنوا ،برای زبان الکن مردم منطقه وجود داشته باشد.

سیروس انصاری نیا

برگرفته: از سایت نوای گیلانغرب

5434

توصیه ای کنکوری به والدین محترم

 

آوای فرهنگی – به پدر و مادرها ی عزیزی که از هیچ تلاشی برای بهبود وضعیت تحصیلی کنکوری فرزندان خویش دریغ نمی کنند و به معنای واقعی کلمه (فرزند پرور)هستند ؛البته توصیه دوستانه ای هم به کنکوری ها  کنم که از وقت سوء استفاده نکنند .بی شک والدین تاثیر بسیار زیادی در موفقیت دانش آموزان تمامی مقاطع و علی الخصوص سال چهارمی ها دارند…

توصیه ای کنکوری به والدین به قلم سیروس انصاری نیا کارشناس مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی ایوانغرب

به پدر و مادرها ی عزیزی که از هیچ تلاشی برای بهبود وضعیت تحصیلی کنکوری فرزندان خویش دریغ نمی کنند و به معنای واقعی کلمه (فرزند پرور)هستند ؛البته توصیه دوستانه ای هم به کنکوری ها  کنم که از وقت سوء استفاده نکنند .بی شک والدین تاثیر بسیار زیادی در موفقیت دانش آموزان تمامی مقاطع و علی الخصوص سال چهارمی ها دارند و این تاثیر در سالهای گذشته ،بارها و بارها ثابت شده است،امادر ماه های پایانی بخصوص هفته های آخر مانده به کنکور ،نقش والدین پر رنگ تر و تاثیر آن بیشتر می شود ،بطوریکه از زبان داوطلبان سال های گذشته خود بارها و بارها شنیده ام که گلایه هایی به حق از والدین خود دارند و نه تنها نقش حمایتی مناسبی را ایفا نمی کنند بلکه با ایجاد تنش به ایجاد استرس او نیز دامن می زنند.شیوه ی صحیح عملکرد والدین در قبال فرزندان شان ،بطوری که بتواند بیش ترین تاثیر و سهم را در موفقیت آن ها در روزهای پایانی تا کنکور سراسری ۹۶/۹۷داشته باشد،عبارتند از:

۱-از برنامه ی فرزندتان کاملا مطلع باشید.

مطلع بودن از برنامه ی مطالعاتی فرزندتان باعث می شود که بی دلیل و بدون اطلاعات از وی ایراد نگیرید.جملاتی نظیر “تو که همیشه در حال استراحت هستید.”،”اینقدر تلویزیون تماشا نکن”، “بسه دیگه از پشت کامپیوتر بلند شو”، تاثیر بسیار بدی روی ذهن فرزندتان می گذارد و شاید برنامه اش را انجام داده و حالا وقت استراحتش است. یکی از دانش آموزان می گفت: برنامه ی مطالعاتی من طوری بود که هر شب ساعت ۹تا ۱۰ را استراحت می کردم . پدرم هم همیشه همین ساعت از سر کار بر می گردد و همیشه مرا در حال استراحت یا تماشای تلویزیون می بیند .آن وقت است که جملاتی مثل : “تو همش داری استراحت می کنی”  “من که می دونم تو با این درس خوندنت به هیچ جا نمی رسی” ، “مریض نشی اینقدر به خودت فشار می آری” را بیان می کردند. بیان این دست جمله ها باعث می شود، دانش آموز نگاه والدینش را نسبت به خودش بسیار منفی بداند و این نگاه بسیار مخرب است و از نظر روحی تاثیرات بسیار منفی می گذارد.سعی کنید با مطلع بودن از برنامه ی فرزندتان، تذکر دادن ها را منطقی و سر وقت مطرح کنید و در کنار دغدغه ها و برنامه های او پیگیر کارهای او هر چند در حد توان و سطح معلومات خود باشید. دیده شده است که داوطلبان بسیار زیادی حتی عنوان می کنند که پدر و مادر ما حتی تاریخ آزمون های آزمایشی منظم مرا هم حفظ نیست چه برسد به اطلاع از وضعیت و چک کردن کار نامه و…

۲- کوچک ترین موفقیت ها و زحمت های فرزندان تان را تحسین کنید.

بزرگ ترین انرژی برای ادامه بهتر فعالیت ها ،فقط و فقط از طرف والدین دانش آموز انتقال می یابد.تاثیر جملاتی نظیر “واقعا خسته نباشی “. “اراده ات برای درس خواندن،تحسین بر انگیز است” ، آنچنان تاثیری در روحیه ی دانش آموزان می گذارد که هیچ فرد دیگری نمی تواند در این حد  موثر باشد. به خاطر روابط عاطفی موجود در خانواده، هر گاه دانش آموز تصور می کند از نگاه والدینش فردی فعال،درس خوان، با هوش و تواناست، آرامشی وصف نشده به وی دست می دهد که جلوی بسیاری از اضطراب ها و استرس ها را می گیرد.حتی توصیه می کنم در این ایام حساس سعی کنید با به رخ کشیدن و یادآوری موفقیت های بزرگ و کوچک گذشته در سال ها و ماه های گذشته، به غبار روبی و احیای شخصیت داوطلب خود کمک کنید تا اعتماد به نفس مرده در وی زنده شود.

۳-به حساسیت های روحی داوطلبان در هفته های آخر مانده به کنکور توجه کنید.

حتی گاهی این حساسیت، غیر منطقی جلوه می کند، چون سطح فعالیت ذهنی فرزندتان بخاطر درس خواندن، بالاست .وقتی هم که در حال استراحت است، مغز به دنبال مطلبی می گردد که پردازش کند. همین حرف های ساده و روزمره ، اولین چیزی است که در دسترس است. از این رو حرف های شما را دو پهلو و منظور دار تلقی می کند چون ذهنش به شدت در حال تحلیل حرف های شماست. ممکن است مرتبا از طرف فرزندتان جملاتی نظیر “منظورتان را از فلان حرف ها این است که امیدی به موفقیت من ندارید ” ، ” چرا پدر موقع دیدن کارنامه ی آزمونم سرش را تکان دادو هیچ نگفت، منظورش آن است که وضعیت من از حرف زدن گذشته ” و … این حساسیت کاملا طبیعی است و بسیاری از رفتارها و حرف های شما را بصورت دیگر تحلیل می کند. صبور باشید و با حوصله برایش توضیح دهید که دقیقا منظورتان چه بوده است ؟ اهمیت ندادن به این حساسیت، نا امیدی را تشدید می کند؛ پس واقعا به این حساسیت ها بها دهید، هر چند می دانید که صرفا بخاطر اضطراب و استرس بالای فرزندتان این حساسیت ها ایجاد شده است،

۴-فضای منزل را برای درس خواندن مهیا کنید.

شاید در ماه های قبل ، درصد کمی از وقت فرزندتان در منزل می گذشت و عمده زمان او در مدرسه سپری می شود. اما در ماه آخر، تمام روز را در منزل خواهد بود.بر ماست که با فراهم نمودن بستر مناسب درصدد محیطی آرام مملو از محبت و دوستی برای فرزندانمان باشیم.

انتهای پیام/

 

سکوت سنگین بر دیوار سرد و سنگی مدرسه

✍️یادداشت ارسالی از ایلام/سکوت سنگین بر دیوار سرد و سنگی مدرسه
✍️بنده' سیروس انصاری نیا به اتفاق آقایان' یاسم زارع منش و علیمحمد یاری در تاریخ ۱۵/٩/٩۶جهت عرض تسلیت' بمناسبت در گذشت یکی از افراد بزرگ و نیک نام از خانواده های بزرگ نورالله زاده که قبلا در روستای قیراب بودند' شرفیاب شدیم. در سر راه بر گشتمان به روستاهای' "دول منیری" و" سنگر نادر" که تقریبا ۲۲ سال قبل توفیق خدمت داشتیم ' رفتیم.
دلمان به جهت تجدید خاطره و تخت و گچ هوای دیار روستاهای دهلران قهرمان کرد. خواستیم بار دیگر آن انرژی و توان مضاعفی که در اوان خدمت با مردم خوب و مهمان نواز و دانش آموزانی که الان هر کدام نان و نوایی داشتند ' را حداقل برای خودمان تجدید و تداعی کنیم' و بار دیگر دلی به دریا بزنبم و ببینیم و ببوئیم خاک پاک و بی غش روستا و مدرسه را' که صفا و صمیمت همچنان از مردمان بی ریا و تلاشگرش موج می زند. از همان مهربانی و مهمانوازی وتعارفاتی که از دل بود و بر دل نشست نصیبمان شد. ولی تخریب شدن مدرسه ی سنگر نادر! که زمانی بوی صفا و صمیمت می داد' زمانی تک تک سنگهای به صف چیده اش برایمان سخن می گفتند 'وقتی که نگاهمان به تن ترک خورده و صورت زنگ زده ی درب حیاطش افتاد. بی اختیار دلمان در آن هوای بارانی ذوق گریستن داشت .باز هم مردمان خوب نجیب مهربان و زحمت کش بودند اما خبری از صف و صفا و صندلی دانش آموزان نبود .گرچه در روزی تعطیل به آنجا رفتیم اما مدرسه سنگی سالها بود که بی سکونت و در سکوت محض قرار گرفته بود' نه از جمعیت زیادش خبری بود و نه از جمعیت انبوه دانش آموزانش'از کانکسی 'که در انجا قرار داشت معلوم بود'تعداد دانش آموزانش به تعداد عدد یک انگشت هم نمی رسد. از درختان قطع شده ی حیاط مدرسه و درب زنگ زده می شد فهمید' که با زبان بی زبانی از زخم ناسوری که بر تن و پیکر داشتند سخن می گفتند ۰خاطرات با مردم عزیز تجدید شد و به یاد ماندنی بود. ولی رنجش بنای سنگی مدرسه که تخریب و رها شده بود و کوچ اکثریت مردم نجیب روستا 'روزمان ناجوانمردانه مکدرشد' با دلی که می شود گفت 'مملو از خط و خاطره تلخ و شیرین بود دیجورگشت. باز جا دارد در پایان از صفا صمیمیت و مهمان نوازی مردم خوب و خونگرم دهلران تقدیر و تشکر بعمل آوریم.
📢 اخبارکوتاه ومهم آموزش و پرورش کشور 👇
🆔 https://t.me/avayefarhangi

وزیر محترم راه و شهر سازی


‍ ‍ بسم الله الرحمن الرحيم
محضر مبارک وزیر محترم راه و شهر سازی عرض سلام و ادب دارم.
ما مردم فراموش شده و مغفول سومار خیلی مایل بودیم حتی برای یکبار صدایمان را کسی یا کسانی بشنوند که متاسفانه تا کنون که قریب بیست و نه سال از پایان جنگ می گذرد هنوز اندر خم یک کوچه ایم، برغم درخواستها و شکوائیه های متعدد و متنوع جهت توجه به باز سازی سومار که هنوز مسکوت و لاینحل مانده است با وصف این همه مشکلات تعداد کثیری از کشاورزان و دامداران و کارکنان ادارات و نهادها از جمله نیروهای محترم انتظامی و مرزبانی و کارکنان بازارچه و شرکت نفت ،نفت شهر همیشه و هر روز در جاده ی فوق العاده مخرب و خطر ناک سومار در تردد و ایاب و ذهاب هستند تا جاییکه هر چند روز یک بار کامیونی با بارش که به مقصد عراق در تردد است بار به منزل نمی رساند در یکی از دره ها جا خوش می کند، یا به تعبیری دقیق تر جاده ی مارپیچ سومار توان و گنجایش این همه ماشین آلات سنگین را ندارد و عقده ی خو یش را با بلعیدن هر از چند گاه کامیونی و تلفات جانی و مالی خالی می نماید بنده که روز 28/8/96از جاده سوار تردد نمودم در چند پیچ خطر ناک خدا رحم کرد بالاخص در پیچ خطر ناک تنگه خون و خطر و شهادت کوشک ،یک ثانیه با مرگ فاصله داشتم که خداوند به ما رحم نمود به سلامت عبور نمائیم ،حال با زبان بی زبانی از حضرتعالی استدعای مساعفت توجه و رسیدگی به مردم تردد کننده در جاده را با تعمیر و تعریض می رود امید است مورد بذل عنایت و توجه جنابعالی و سایر دوستانتان در دولت قرار گیرد .ان شاءالله
سیروس انصاری نیا
سومار و خبرها
https://telegram.me/Somarnews

شبی که زمین لالایی خواند

شبی که زمین لا لایی خواند

نوای گیلانغرب :آن شب زمین بغضی در گلو داشت ؛اما می خواست جلو بغض خویش را بگیرد. تا بجای لا لایی مادر که کودک را با این نغمه و نوا بخواب می برد ؛از خواب بیدار کند ،گهواره اش را تکان می دهد. بجای خوابیدن می خواست بیدار کند. ابتدا یک دق الباب نمود و بعد از چند دقیقه که خیلی ها از خانه های خویش بیرون جستند، بغض ترکاند علی رغم آن همه رحمت و رئوفت باز عده ای از خواب بیدار نشدند ؛آن دختری که به بابایش سفارش کرده بود زودتر مرا از خواب بیدار کن تا بقیه ی تکالیف درسییم را تکمیل کنم و آن پسری که پدرش را به آوردن توپ فوتبال برای فردایش سفارش می کرد. پدر به دختر قول داد اگر زود از سر کار برگشتم حتما بیدارت می کنم ،به پسرش قول آوردن توپ را داد .اما افسوس نه پدر زود از کار بر گشت نه بچه ها، بیدار شدند و به استقبالش رفتند . با آن همه سفارش و آرزو در بستر گرم منزل و زیر سقف خانه های بتونی و خشتی و گلی برای همیشه، بالا لایی زمین چشم فرو بستند. صدای پای پدر را نشنیدند و جان به جان آفرین تسلیم شدند و سر بر نیاوردند .زمین هم دلی به وسعت دل مادران فرزند از دست داده داشت ؛ نگفت بخواب فرزندم !به جای درب خانه زمین را تکان داد تا بیرون بروند، آنهایی که خسته و کوفته از کار روزانه بر گشته بودند و سر بر بالین پر مهر و محبت پدر و مادر نهاده بودند ؛ولی حیف که آن خستگی مفرط توان خیزش و رفتن را گرفت و ماندند با خستگی خویش در زیر آوار، گل و خاک و سنگ و تا ابد دست از کار و تلاش روزانه کشیدند. حال غم و عزا و اندوه و لا لایی ماند برای مادران و پدران داغ دیده و فرزند از دست داده.

نویسنده :سیروس انصاری نیا

آقا اجازه تکالیف فردا را برایمان بگو!


آقا اجازه تکالیف فردا را برایمان بگو!

آوای فرهنگی – دانش آموز عزیزم آن روزی که زنگ آخر بود،  دست بلند کردید و گفتید :(آقا اجازه تکالیف فردا را برایمان بگو )؛ با چه شور و شوقی خواستید که تکالیف فردا را برایت بگویم…

دانش آموز عزیزم آن روزی که زنگ آخر بود،  دست بلند کردید و گفتید :(آقا اجازه تکالیف فردا را برایمان بگو )؛ با چه شور و شوقی خواستید که تکالیف فردا را برایت بگویم، تا در صبح شروع مدرسه آن را با آن همه هیجان وصف نا شدنیت به من نشان دهید .

فردا،  نه من به کلاس آمدم  نه خبری از مشق شبت بود . دیدم و شنیدم در حین انجام تکالیف در زیر آوار،  خودت و دفتر و کتابهایت مدفون شده اند، بغضی به سنگینی آواری که روی بدن نازنین و دوست داشتنی تو جا خوش کرده بود دل من را هم زیر هزار تن از خط و خاطراتت مدفون و بغض آلود کرد .امروزم را با جای خالیت آغاز می کنم.  کاش از اول می دانستیم “هر سلام سر آغاز یک خدا حافظی درد ناک است” کاش آنروز خیلی نگاهتان می کردم و سیر می دیدمتان که نا دانسته این آرزویم ناتمام ماند روزی دستان تو را گرفتم تا با مداد بر روی لوح سفید بنویسید؛ من پدر و مادر خویش را دوست دارم، اما امروز دستانت را در حالی می گیرم که پنجه های فراموش نشدنیت را زیر سقفی که روزی کانون گرم خانواده ات بود می گیرم که خبری از گرما و صمیمیت نیست.  روزی که زمین بغض خویش را بر سر تو و همکلاسیها ی معصوم و دوست داشتنی خالی کرد، تو رفتی و پدر و مادرت ماندند تا تو بار دیگر در بزنی و از مدرسه به خانه برگردی ،اما افسوس که با یک دنیا غم  و اندوه تنهایشان گذاشتی و رفتی روحت شاد، گل بی خار زندگی حیف از رفتنت! چه زود غروب کردید.

سیروس انصاری نیا کارشناس مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی ایوانغرب

انتهای پیام/

 

یاد باد آن روزگاران

‍ یاد نی و یاد نخلستان بخیر

یاد آن باغ های پرپژمان بخیر

گله های گوسفند دشت شور

یاد هی هی کردن چوپان بخیر

کوههای سر بلند و سر فراز

چشم مست آن گل خندان بخیر

چشمه ها و نغمه ساران بهار

یاد گنگیر و لب عطشان بخیر

یاد رخص آن درخت هنگام باد

یاد نخل زخمی بی جان بخیر

با بزرگان حلقه ی مهر و صفا

قصه های خوب آن دوران بخیر

مشک های روی کول مادران

چشمه های آب بی پایان بخیر

جنگ و دوستیهای راه مدرسه

ابتدایی و دبیرستان بخیر

با صدایش روستا شد دلنشین

یاد آن آواز خوش الحان بخیر

پنجه و سوراخ های نی لبک

یاد آن نی در لب و دندان بخیر

آن عزیزانی که با ما بوده اند

یاد و نام و ذکر آن یاران بخیر

25/9/1394
سومار و خبرها
https://telegram.me/Somarnews

بهبود وضعیت جاده سومار ونفت شهر خواسته مردم از استاندارکرمانشاه

بهبود وضعیت جاده سومار ونفت شهر خواسته مردم از استاندارکرمانشاه

نوای گیلانغرب :درفتح کلام ،سکانداری حضرتعالی بر استان خونرنگ و قهرمان پرور استان کرمانشاه را تبریک عرض می نمائیم ؛ امیدوارم در اخذ منصب پست استانداری با کمک همکاران پر تلاشتان ذره ای برای خدمت به مردم دریغ نورزید .حال با توجه به اینکه مرزهای خسروی و سومار چه در این ایام چه در سالهای آینده محل تردد زوار و تجارت خواهد بود .مسجل و ملموس است ، جاده سومار به ایوان و سومار به نفت شهر و گیلانغرب به هیچ وجه جوابگوی این همه تردد کامیونها و ماشینهای سبک و سنگین نبود و نیست، امیدوارم شما برادر بزرگوار، نگاهی ویژه به راه های مواصلاتی و امتداد راه آهن تا مرز مندلی مبذول دارید و برای تعریض و رفع موانع و پیچ های خطر ناک جاده سومار که هر از چند گاهی حادثه ساز بوده و هست تمام جدیت خویش را بکار گیرید . فلذا چون این مسیر بین المللی بوده و هست ،مواسات ملی می طلبد تمنای مردم آن است با پیگیری حضرتعالی و معونت نمایندگان محترم مجلس این طرح بصورت ملی و ویژه پیگیری شود ،تا گرد و غبار غم و حادثه ها ی جاده ها بر چهره ی مردم و مسافری خود نمایی نکند .ان شاءالله

از طرف :مردم سومار و نفت شهر

برگرفته از:نوای گیلانغرب

زندگی نامه شهید والا مقام "موسی پخته جوش"

‍ ‍ سال 1344 شهرستان قصر شیرین آغوش خود را بر کودکی از تبار قبله گشود و زمین خاکی خود را گهواره ی آسایش و آرامش وی ساخت . او را موسی نامیدند .شهید موسی پخته جوش ، از همان دوران کودکی در کنار خانواده ای مذهبی با تعالیم اسلامی آشنا گردید . شهید موسی پخته جوش در جریان انقلاب و مبارزات حق طلبانه امت اسلامی با شرکت در تظاهرات و راهپیمایی ها از رژیم سلطنتی اعلام انزجار نمود با پیروزی ، انقلاب فعالیت های وی در صحنه های اجتمایی پررنگ تر گردید . هم زمان با آغازین روزهای جنگ به خیل یاران، امام در جبهه های ، نبرد حق علیه باطل پیوست . شهید موسی پخته جوش در سال 1363 در منطقه ،عملیاتی تنگاب به فیض ، عظیم شهادت نائل آمد و به افلاکیان پیوست . روحش شاد و یادش گرامی باد. سومار و خبرها https://telegram.me/Somarnews

ادای احترام به شهدای نیروی انتظامی در گیلانغرب

دای احترام به شهدای نیروی انتظامی درگیلانغرب

  نوای گیلانغرب :در نخستین روز از هفته نیروی انتظامی باحضور سرپرست فرمانداری شهرستان گیلانغرب و مسئولین و نیروهای نظامی و انتظامی  گلزارشهدای شهرستان وشهدای نیروی انتظامی گیلانغرب غبار رویی وعطر افشانی شد

در این آئین سرپرست فرمانداری، فرمانده نیروی انتظامی و مسئولان ونیروهای انتظامی  به مقام شامخ شهدا وشهدای نیروی انتظامی این شهرستان ادای احترام و با آرمان‌های آن‌ها تجدید پیمان کردند

انتصاب در آموزش و پرورش شهرستان ایوان

دمطلب: gkp5Hhtm      تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۰ ۱۰:۱۵:۵۱     
 

انتصاب در آموزش و پرورش شهرستان ایوان

کارشناس روابط عمومی و امور شوراهای آموزش و پرورش ایوان منصوب شد.

به گزارش روابط عمومی، علیرضا پناهی مدیر آموزش و پرورش،طی حکمی لطف اله نظری را به سمت کارشناسی روابط عمومی و امور شوراهای آموزش و پرورش ایوان منصوب کرد.

نظری دارای مدرک کارشناسی در رشته زبان و ادبیات فارسی و 26 سال سابقه خدمت و از آموزگاران موفق در حوزه آموزش شهرستان ایوان می باشد.

لازم به ذکر است  درادامه این جلسه ، پناهی از زحمات 18 ساله سعید الفتی در این مسئولیت تجلیل و قدردانی کرد.

موردی جهت نمایش و جود ندارد.

روایتی از نحوه شهادت ۴ عضو یک خانواده در بمباران هوایی شهر ایوان

روایتی از نحوه شهادت ۴ عضو یک خانواده در بمباران هوایی شهر ایوان

5554

روایتی از نحوه شهادت ۴ عضو یک خانواده در بمباران هوایی شهر ایوان

 نوای گیلانغرب :به بهانه دفاع مقدس  در بمباران  هوایی در سال ۶۴ ایوان چهار نفر از اعضای یک  خانواده به شهادت رسیدند.
که شاهد عینی این حادثه به بیان نحوه غم انگیز  آن مطلبی تخت عنوان نگاهت را دوست دارم اکبر جان” به  برای سایت خبری نوای گیلانغرب به شرح زیر عینا ارسال کرده است

تاریخش را دقیق یاد دارم من و اکبر مانند سایر بچه ها
هر روز سرگرم بازی با توپ بودیم. عصر روز ۱۷خرداد ۶۴ که خسته از بازی بر گشته بودیم .وقتی به خانه آمدیم یکک مرتبه اکبر به من گفت عبدالعلی ساعتم را گم کرده ام من هم گفتم شاید آن را در میدان فوتبال جا گذاشته ای. هردو نفری به سرعت خودمان را به محل بازی رساندیم و متوجه شدیم که اکبر ساعت مچی قشنگی که پدر براش خریده بود روی سنگی که لباس ها را آنجا انداخته بودیم جا گذاشته بود. هردو از اینکه ساعت را یافتیم خیلی خوشحال شدیم از قضا وقتی که به خانه آمدم دیدم عمه ام که مادر اکبر باشد .آمده بود دنبال دخترش، آخر برادر کوچک من خانه ی آنها بود. دختر کوچولوی آنها خانه ی ما ، به هر حال مادر اکبر با اصرار فراوان می خواست دخترش را از خانه ما ببرد وبرادر کوچکم را که در خانه ی آنها بود به خانه ی ما آورده بود.هرچه پدر و مادرم از او خو استند تا کمی بنشیند و چای میل نماید بهانه اش شده بود سجاد، گفت: سجاد را در خانه جا گذاشته ام و باید زودتر بر گردم پیشش ،شب هفده با آن همه یاد و خاطره و بازی رخت خویش را بست .تا اینکه صبح دیجور هجده خرداد سایه ی شوم و سراسر رنج و مکنتش را بر سر شهر مظلوم ایوان نمایان ساخت. خانواده ی عمه ام خانواده ای پر جمعیت بودند. پدر و مادر اکبر سجاد و علی دو دختر دیگر آن روز عقربه های ساعت تند تند می زدند و ما که بی خبر از همه چیز به فکر فردایی دیگر و باز بازی در کوچه پس کوچه و نشستن در کنار سایه ی پر مهر و محبت پدر و مادر و خواهران و برادران بودیم . صبح روز هجدهم خرداد سال ۶۴ ساعت ده ونیم در آنی دست جنایتکار صدام از آستین در آمد و بمب و تیر و ترکش روز روشن را به سیاهی شب مبدل ساخت و شلاق جنایت با بارش بمب شروع شد .خانواده ی اکبر مورد بی رحمانه ترین و ناعادلانه نه ترین تازیانه های تاریخ بشری قرار گرفتند .درست هنگام هجوم هواپیماها که صدای غرش بی رحمانه و نابرابر بمب ها شهر را هدف قرار داده بود .مردم دسته دسته و فوج فوج همگی از ترس خنجر نیشدار دشمن خود را در جداول کنار خیابانها پنهان نمودند حتی عده ای هم توان رسیدن به جان پناه را نداشتند .مادر اکبر که سجاد چهارده ماهه را در بغل گرفته بود در صدد حفظ جانش بود. بال و پر خویش را روی سجاد گسترانده و روی او دراز کشیده بود بشدت مجروح می شود و دو خواهر دیگر اکبر با پدرش در یک چشم بر هم زدن به خیل عظیم شهدای بی دفاع می پیوندد مادر اکبر که بشدت زخمی شده بود بعد از انتقال به کرمانشاه به همسر شهید و فرزندان شهیده اش می پیوندد و سجاد شیر خواره تا ده روز تمام لب به هیچ پستانی نزد و گویا این طفل شیر خوار همه چیز را فهمیده بود و اینچنین بغض و کینه و نفرت خویش را نسبت به این مصیبت عظمی نشان می داد. اکبرماند و یک دنیا رنج و مصیبت و محرومیت از دیدن رخسار نازنین پدر و مادر و دو خواهر خردسالش، که نشد و نمی توانست آنها را دیگر ببیند و او مانده بود با سجاد چهارده ماهه علی و دنیای از غم و اندوه ،خداوند دست اکبر را گرفت تا کبوتران سبکبال و یادگاران پدر و مادرش را بالغ نماید و چنین شد که خداوند حامی اکبر شد، این شیر در دانه پدر ، با معونت از فضل الهی امانتی های پدر و مادرش را با جان و دل بزرگ نمود تا بتوانند به جامعه خدمت کنند و فعل و عمل آنها صدقه جاریه ای برا ی هدیه به ارواح طیبه پدر و مادر و دو خواهر مظلومش باشند
اگر تیغ عالم بجنبد زجا
نبرد رگی تا نخواهد خدا
نوشته به نقل از عبدالعلی محمدی
نگارش سیروس انصاری نیا

برگرفته از:نوای گیلانغرب

راهیان نور تیپ مسلم ابن عقل گیلانغرب

 

به بهانه حضور اردوی رزمندگان پیشکسوت تیپ مسلم بن عقیل  در هفته دفاع مقدس از مناطق جنگی جبهه های گیلانغرب 
نوای گیلانغرب :گرامی داشتن جبهه و جنگ کمتر از احترام به لاله های پرپر شده ی ایران زمینم نیست .یوم پنج شنبه بتاريخ ۶/۷/۹۶که توفیق یاری نمود تا در رکاب دلیر مردانی از خطه ی خون رگ شهدای تیپ مسلم ابن عقل باشیم .بیان خاطرات خاکریزها هر دلی را به وجد می آورد . گرچه زمان زیادی از آن روزها گذشته است لکن هنوز با بیان و یادآوری انگار تازه می خواستید برای خط اعزام شوید .در روز پنج شنبه بتاريخ فوق کهنه سربازان وطن با جان و دل آماده هر گونه دفاع از این آب و خاک بودند .گرچه اکثرا مسن بودند، اما هنور مصمم و پا بر جا برای دفاع از حریم حرمت خون شهیدان بوده و هستند .جا دارد به نوبه ی خودم از تمامی دست اندرکاران و بانیان این اردوی خاطره انگیز تشکر و قدر دانی نمایم، بلاخص از برادر عزیزم جناب آقای درویشی و جناب آقای فخر آراء و آقایان فرض الله مرادی ،لطیف میرزایی حاج آقا رستمی، تمامی عزیزانی که به انحا مختلف در این امر خیر و خداپسندانه دخیل بودند.امیدوارم این حرکتی که خود جوش استارت زده شده است با پشتیبانی نهادهای ذیربط جامه عمل بیشتری به خود بپوشاند.مضافا از آقای قدرت حسنی هم که مدافع بی چون و چرای خط و خاکریز بوده و هستند تشکر می نمایم. ان شاءالله .
و تمامی عزیزانی که بنده با آنها افتخار آشنایی داشتم. حجت الاسلام دکتر رستمی،فرمانده محترم گردان اشرفی آقای جمال یزدانی،
آقایان ،منسوجی،قیلانی،فرهاد پور،احسانی ،احسانی نیا ،عبدی، نصوری ،حیدری،شیرزادی،حسنی،قنبر پور
از جناب آقای احمد پور عزیز هم که از رزمندگان دوران دفاع مقدس می باشد تشکر می نمایم

65

بحجتی

علی جبهه

 

 

بر گرفته از نوای گیلانغربعبدالرضا

مدیران شهرستان گیلانغرب از خانواده شهید موسی پخته جوش سرکشی و دلجویی نمودند

23مطلع الفجر-مدیران شهرستان گیلانغرب از خانواده شهید موسی پخته جوش در بخش سومار  سرکشی و دلجویی نمودند

 

به گزارش خبر نگار مطلع الفجر  در راستای تکریم و تجليل از خانواده معظم شهدا ،  سرپرست فرمانداري و  رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران گیلانغرب  و سایر مسئولان شهرستان    با حضور در منزل  شهدا از خانواده های انها تجليل نمود

 رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران گیلانغرب در حاشیه این دیدار  در گفتگو با خبر نگار مطلع الفجر گفت: در راستای اجرای طرح سپاس  در خصوص تکریم و تجلیل خانواده های معظم شهدا  سرکشی از خانواده های این عزیزان در دستور کار قرار گرفته است
 
سلمان حسن پور تصریح نمود: هدف ما از برگزاری این دیدار و سرکشی ها علاوه بر اینکه یک وظیفه  است  بلکه قدمی در راستای  ادای دین به کسانی است که در اوج اخلاص و فداکاری بدون هیچ چشم داشت مادی و صرفا با ایمان به خدا، برای آسایش امروز ما از جان  خود حقیقتاً مایه گذاشتند
 
وی تصریح نمود: فرهنگ ایثار و شهادت به عنوان میراث بزرگ شهدا و ایثارگران  امروز  مایه بقای انقلاب اسلامی است و به برکت شهدای انقلاب، امروز ایران اسلامی در عرصه های ملی و بین المللی بر قله های رفیع افتخار ایستاده است  و تکریم خانواده شهدا یک رسالت و بلکه وظیفه همگانی به شمار میرود
 
 به گزارش مطلع الفجر یکی از شهدایی که امروز در بخش سومار از توابع شهرستان گیلانغرب  توسط مدیران ادارات  از خانواده وی سرکشی شد  "شهید موسی پخته جوش" بود
 وی که یکی از رزمندگان بسیجی شجاع و تاثیر گذار به شمار میرفت  فرماندهی گروهان تیپ مسلم بن عقیل را به عهده داشته است  و بعد از رشادتهای بی شمار  در اوج جهاد و ایثارگری در سال 1363 در جبهه تاجیک  به درجه رفیع شهادت نایل شد

سرپرست فرمانداری گیلانغرب در گفت‌و‌گو با تسنیم: روزانه ۲۰۰ کامیون کالا از مرز سومار به عراق صادر می‌

 

شناسه خبر: 1522235 سرویس: استانها
 ۲۷ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۳:۴۶
بازارچه سومار

سرپرست فرمانداری گیلانغرب با اشاره به آمادگی مرز سومار برای تجمیع صادرات سایر مرزها در اربعین گفت: روزانه بیش از ۲۰۰ کامیون کالا از طریق بازارچه سومار به عراق صادر می‌شود.

فرهاد همتی در گفت‌و‌گو با خبرنگار تسنیم در کرمانشاه، با اشاره به اینکه اکنون روزانه بیش از 200 کامیون کالا از طریق بازارچه سومار به کشور عراق صادر می‌شود اظهار داشت: تمامی تمهیدات لازم جهت انتقال محموله‌های صادراتی دیگر مرزها به بازارچه سومار در ایام اربعین اندیشیده شده و آمادگی تجمیع صادرات از طریق مرز سومار وجود دارد.

وی عنوان کرد: پس از گذشت دو سال از عمر فعالیت بازارچه سومار تاکنون یک میلیون و 70 هزار تن انواع کالا در 56 قلم به ارزش 542 میلیون دلار توسط 52207 دستگاه کامیون از طریق بازارچه سومار به کشور عراق صادر شده است.

سرپرست فرمانداری گیلانغرب گفت: به منظور ایجاد امکانات رفاهی لازم در بازارچه عملیات اجرایی ساخت مهمانسرا و خوابگاه در این بازارچه آغاز شده و از 40 درصد پیشرفت فیزیکی برخوردار است و علاوه بر آن 20 باب دفاتر تجار هم تکمیل شده و آماده واگذاری هستند.

وی با اشاره به اینکه شعبه بانکی موجود نیز از باجه به شعبه ارتقا یافته و اکنون در هر مورد عملیات بانکی تا سقف 150 میلیون ریال در محل بازارچه انجام می‌شود افزود: طرح توسعه بازارچه برای ایجاد بارانداز، ساماندهی رودخانه مجاور با ایجاد دیوار حائل، محوطه‌سازی و ایجاد درمانگاه نیز در دستور کار قرارگرفته و امسال نهایی می‌شوند.

سرپرست فرمانداری گیلانغرب از برنامه‌های جدید در راستای توسعه بازارچه سومار خبرداد و گفت: کارشناسان دفتر معاون اول رئیس جمهور با حضور در محل بازارچه سومار آخرین وضعیت فعالیت این بازارچه را به منظور نهایی کردن موضوع رسمی شدن مرز سومار از طریق هیئت دولت مورد بررسی و ارزیابی قرار دادند.

همتی افزود: با توجه به تشریح وضعیت شهرستان، تبیین مزیتهای نسبی بازارچه سومار و بیان مطالبات و توقعات بحق مردم منطقه این موضوع با نظر مثبت هیئت اعزامی همراه شد.

جاده ی سومار کماکان قربانی می گیرد

جاده ی سومار هر روز حادثه می آفریند مسئولین چاره ای بیاندیشند سومار و خبرها https://telegram.me/Somarnews باز حادثه در جاده های سومار مسئولین ... سومار و خبرها https://telegram.me/Somarnews باز حادثه در جاده های سومار مسئولین ... سومار و خبرها https://telegram.me/Somarnews

نگاه مثبت وزیر به آموزش و پرورش

نگاه مثبت وزیر به آموزش و پرورش

6

یکی از کاربران “نوای گیلانغرب در پیامی آورده است:
به نام خدا
طلب نگاه وزیر و دولت محترم و نمایندگان بزرگوار ملت
جناب آقای بطحائی وزیر محترم آموزش و پرورش سلام علیکم
آنجایی که باد به کُندی می‌وزد، آدم‌ها دو دسته می‌شوند:
آنهایی که بادبادك‌شان را جمع می‌کنند و غصه می‌خورند.
آنهایی که می‌دوند و از اوج گرفتن بادبادك‌شان لذت می‌برند.
سابقه طویل المدت حضرتعالی در پیکره ی نیمه جان آموزش و پرورش بر کسی پوشیده نیست . که می شود گفت شخص جنابعالی در این بدنه ذوب شده و با تمام مصائب و مشکلات این وزارتخانه از نزدیک در تماس و درگیر بوده و هستید .استدعا می شود با استفاده ازجایگاه مهم وزارت و تجربه کسوت ارزنده معلمی با معونت و تلاش و مساعدت سایر دوستان در دایره دولت و مجلس محترم یک بار برای همیشه مشکل معیشت فرهنگیان شاغل و باز نشسته را پیگیری و مرتفع سازید و مضاف بر آن بخشنامه ای که ادامه تحصیل کارکنان بویژه فرهنگیان را مسدود نموده تجدید نظر نمائید همین بخشنامه لطمات روحی و روانی و مادی زیادی به فرهنگیان زده و خواهد زد .علاوه بر آن لطمات، گرفتن انگیزه تحصیل و اشتغال برای جوانانی که به تازگی در پیکره ی وزارتخانه بزرگ و طویل مشغول می شوند را خواهد گرفت. و می توان گفت در چند سال آینده هیچگونه تمایلی برای ورود و کار در آموزش و پرورش نخو اهد ماند .امیدوارم تمهیداتی بیاندیشید تا در آینده بیشترین حضور و شوق خدمت در آموزش و پرورش باشد و این مادر وزارتخانه ها، بهترین وزارتخانه شود .ان شاءالله
با تشکر
سیروس انصاری نیا آموزگار ۲۸سال خدمت در استان ایلام شهرستان ایوان .

یادداشت ارسالی/ قدمی تا مهر

 
 

آوای فرهنگی – در گوشه و کنار این مملکت زر خیز بوده و هستند مردمانی که برای تهیه وسایل مدرسه فرزندانشان در رنج و عذابند و حجب و حیا اجازه طلب استعانت از دیگران را به آنها نمی دهد…

سیروس انصاری نیا کارشناس مدیریت وبرنامه ریزی آموزشی

یکی از مهمترین نکات در امر تعلیم و تربیت کودک این است که دانش آموز از لحاظ روحی و روانی دارای ذهنیت قابل قبول و وصف پذیری باشد چه از نظر توانایی ذهنی چه از نظر داشتن وسایل و امکانات مدرسه مانند کیف ،کتاب و نوشت افزار…ما چه ذهنیت  و تفکری داریم؟ مثبت یا منفی؟

انسان با ذهنیت مثبت، با داشته هایش زندگی می کند و داشته هایش در خدمتش است و می توند موتور محرکی برای تشویق دیگران باشد.انسان با تفکر منفی با نداشته هایش زندگی می کند. وفقط حسرت میخورد و با حسرت زندگی می کند و سد راه طرقی و تعالی می شود.

واقعیت این است که ما کمتر با داشته هایمان زندگی می کنیم و بیشتر با نداشته هایمان سر می کنیم؟ بیاییم با داشته هایمان مسرت بخش زندگی فرزندان عزیز کشورمان باشیم.

درآستانه ی بازگشایی مدارس  شور و شوق وصف ناپذیر دانش آموزان دلبندمان قدمی می خواهد تا قلبی را مملو از امید نماید .قدمی که می توان آنرا به اقصی نقاط کشور هدایت نمود و گسیل داشت . در گوشه و کنار این مملکت زر خیز بوده و هستند مردمانی که برای تهیه وسایل مدرسه فرزندانشان در رنج و عذابند و حجب و حیا اجازه طلب استعانت از دیگران را به آنها نمی دهد .این فعل نه از روی غرور است بلکه از حفظ حیا و آبروی داری است ما بعنوان کسانی که با این رنجها و مشقت ها سالیان سال است آشنا و دست در گریبانیم معنی شرم و حیا را بخوبی درک می نمائیم . بیایید همه با هم در حد وسع و توان مالی تهیه نوشت افزار بچه های محروم کشورمان را مهیا سازیم و بارقه ی امید را در چشمان معصوم و دوست داشتنی آنها بیندازیم .اگر قدمی تا مهر برداریم خداوند چندین قدم به قلب مهربان و رئوف شما عزیزان برخواهد داشت و این از بهترین افعال نیک و به یاد ماندنی خواهد بود.ان شاءالله

 

یادواره شهدا آبروی محله گرامیداشت شهیدقدرت احمدبیگی و شهدای شهرک اندیشه با حضور مسئولین و مردم برگزا

 

به گزارش پایگاه خبری جویزر،یادواره شهدای آبروی محله شهیدقدرت احمد بیگی وگرامیداشت شهدای شهرک اندیشه با حضور امام جمعه وفرماندار و جمعی،از خانواده های شهدا و ایثارگران شهرستان ایوان برگزار شد.

 

حجت الاسلام "علی حیدری"؛ امام جمعه ایوان ،با تبریک فرا رسیدن عید غدیر گفت: از مقایسه شهدا با انسانهایی که به این دنیا دلبستگی پیدا کرده اند  می توان فهمید که شهدا دل از دنیا بریدند ومجذوب دنبا نشدند.

 

 

حجت الاسلام حیدری اظهار کرد:تنها راهی که می توان در راه شهدا گام برداشت بهره گیری از فرامین قران کریم است چرا که شهدا با عمل صالح و تقوا در این راه گام برداشتند..

 

وی افزود ،شهدا با قدم نهادن در راه حق به به بهترین پاداش که شهادت است رسیدند.

 

 

حجت الاسلام حیدری ادامه داد : لازم است که دلاور مردی های شهدا برای نسل جدید بازگو شودوبرگزاری یادواره های  باید برای ما فایده داشته باشدو فایده و خاصیت ان این است بایدماهم در این مسیر حرکت کنیم.